مفاهیم اساسی حسابداری

مفاهیم اساسی حسابداری چیست؟

اساس کار حسابداران بر پایه قبول اصول و موازینی است که این اصول خود بر مبنای پذیرش مفاهیم بنیانی شکل گرفته که توسط مجامع حرفه ای حسابداری مطرح و از طرف حسابداران مورد قبول قرار گرفته است.

آشنا شدن با این مفاهیم برای مدیران به منزله آشنا شدن با زیربنای فکری کار حسابداران و در حقیقت درک محدودیت ها و ظوابطی است که در جریان امور حسابداری وجود داشته و بر نحوه تهیه گزارش های مالی و حسابداری تاثیر می گذازند. به عقیده بعضی از تئوریسین های حسابداری، مفاهیم مورد قبول فعلی جوابگوی نیازهای کنونی نیست و باید تغییر کند ولی تا هنگامیکه این مفاهیم مقبولیت عام دارد و از طرف مجامع حسابداری مورد قبول است، اساس کار حسابداران خواهد بود و بنابراین باید فرا گرفته شود.

در حال حاضر یازده مفهوم اساسی بر همه عملیات حسابداری ناظر است. این مفاهیم به طور خلاصه عبارتند از:

1.اندازه گیری بر حسب پول (Money Measurement)

حسابداری فقط با اطلاعاتی که بتوان آن ها را با یک واحد اندازه گیری پولی بیان کرد، سر و کار دارد. پذیرش این مفهوم اساسی به حسابداران این امکان را می دهد که وقایع و اقلام غیر هم جنس را بر مبنای مشترکی تبدیل کرده، آن ها را با یکدیگر جمع و تفریق، مقایسه و تجزیه و تحلیل کنند.

علیرغم مزیت مذکور، مفهوم «واحد اندازه گیری بر حسب پول» محدودیت های زیادی نیز بر کار حسابداران تحمیل کرده است که مهم ترین آنها عدم امکان ثبت و گزارش وقایعی است که قابل سنجش به پول نیستند ولی اثرات مهمی بر سودآوری و وضعیت مالی موسسه دارند. مثلا فضای سازمانی، توانایی مدیران، مهارت کارکنان از جمله واقعیت هایی غیر قابل ثبت در حسابداری می باشند.

مشکل دیگر این مفهوم، ثابت فرض کردن ارزش پول در طول زمان است در حالیکه می دانیم قدرت خرید پول در طی زمان تغییر می کند و جمع و تفریق ارقامی که در زمان های مختلف در دفاتر حسابداری ثبت شده اند از این نظر خالی از اشکال نیست.

2.شخصیت موسسه (Entity)

از نظر حسابداری هر موسسه دارای شخصیت و وجود جدا از صاحب یا صاحبان خود است. اطلاعاتی که در حسابداری ثبت و گزارش می شود، همیشه مربوط به شخصیت موسسه است و معاملات شخصی صاحبان آن، در دفاتر موسسه منعکس نمی شود. پذیرفتن این مفهوم ایجاب می کند که برای صاحبان موسسه نیز مانند هر طلبکار یا بدهکار دیگری، در دفاتر موسسه، حساب مشخصی ایجاد شود و واریزها و یا برداشت های آنان، در این حساب ها ثبت شود.

3.تداوم فعالیت (Going Concern)

بر طبق این مفهوم، فرض می شود که فعالیت یک موسسه برای مدت نامحدودی ادامه خواهد یافت. در نتیجه، همیشه در ثبت وقایع مالی و تهیه گزارش های حسابداری فرض می شود که برای موسسه دوره های مالی بعد نیز وجود خواهد داشت. اگر حسابداری موسسه دلایل و شواهد کافی برای توقف و انحلال واحد تجاری داشته باشد، منابع واحد تجاری را بر اساس ارزش های جاری اندازه گیری و گزارش خواهد کرد.

4.بهای تمام شده (Cost)

 در حسابداری، کلیه دارائیهای موسسه بر مبنای قیمت مبادله یعنی بهای تمام شده در حساب ها ثبت می شود.

به این قیمت مبادله « بهای تمام شده تاریخی » نیز اطلاق می شود. مبالغ ثبت شده با تغییر ارزش دارائیها تغییر نمی یابد. یعنی قیمت دارائیها در بازار در دفاتر موسسه منعکس نمی شود.

علیرغم انتقاداتی که بر این مفهوم وارد شده است، هنوز بهای تمام شده به عنوان مبنای قیمت و گزارش دارائیها توسط حسابداران مقبولیت دارد و دلیل عمده آن عینی بودن و عملی بودن این ضابطه در ارزش گذاری دارائیها است.

هر روش دیگری که به جای بهای تمام شده اتخاذ شود، اطلاعات حسابداری را در مورد دارائیها مشمول قضاوتهای شخصی و برآوردهای غیر مستند خواهد کرد، البته انجمن های حرفه ای حسابداری به اعضا خود توصیه کرده اند که در شرایط حاد تورمی ارزش جاری دارائیها را با استفاده از یکی از روشهای حسابداری تورمی محاسبه کرده و گزارش کنند.

5.ثبت دو طرفه (Dual Aspect)

همانگونه که قبلا در تشریح معادله حسابداری گقته شد، دارائیهای موسسه یا توسط صاحبان آن (ارزش ویژه) و یا توسط دیگران (بدهیها)  تامین شده است لذا همواره رابطه زیر برقرار است.

دارائیها = بدهیها + ارزش ویژه

بنابراین اگر این معادله همواره صادق باشد، پس هر واقعه مالی می بایست حداقل بر روی دو عنصر از عناصر آن اثر گذارد. این دو عنصر، یا هر دو در یک طرف معادله است (واقعه مالی باعث افزایش یکی و کاهش دیگری است) و یا در طرفین معادله خواهد بود (واقعه مالی باعث می شود که دو عنصر در طرفین معادله به یک مبلغ افزایش یا هر دو به یک مبلغ کاهش یابد.)

این مفهوم اساس سیستم حسابداری دوبل (دو طرفه) است که امروزه روش نوین حسابداری بر آن استوار است.

6.دوره مالی (Fiscal Period)

بر مبنای مفهوم تدوام فعالیت، فرض می شود که یک موسسه عمری نامحدود دارد. برای ارزیابی عملکرد موسسه، می بایست عمر نامحدود آن به دوره هایی تقسیم شود که به آن دوره مالی می گویند گزارشهای نهایی موسسه برای دوره مالی و در پایان این دوره ها تهیه می شود. دوره مالی معمولا یک سال انتخاب می شود که به آن «سال مالی» هم گفته می شود. سال مالی لزوما با سال تقویمی (اول فروردین تا آخر اسفند) مطابقت ندارد و مثلا می توان آن را از اول مهرماه تا آخر شهریور سال بعد اتنخاب کرد.

7.محافظه کاری (Conservatism)

بر اساس مفهوم محافظه کاری، درآمدها تنها هنگامی که به نحو معقول تحقق پیدا کنند و شواهد عینی بر تحقق آنها وجود داشته باشد، شناسایی و ثبت می شوند و در مورد هزینه ها، به محض اینکه احتمال غالبی بر وقوع آنها وجود داشته باشد، این هزینه ها شناسایی و به حساب گرفته می شوند. رعایت این مفهوم در حسابداری موجب می شود که از شناسایی سودهای موهومی و خروج منابع مالی موسسه تحت عنوان تقسیم این قبیل سودها جلوگیری به عمل آید.

8.تحقق درآمد (Realization)

طبق این مفهوم، درآمد زمانی شناسایی می شود که مالکیت کالای مورد معامله قطعا به مشتری منتقل شود و یا خدمت مورد معامله قطعا انجام شود. بنابراین تحقق درآمد بدون توجه به زمان وصول مبلغ فروش کالا یا خدمت صورت می گیرد و ما به ازاء فروش کالا یا خدمت ممکن است به صورت وجه نقد یا انواع دیگر دارائیها (مثلا حسابهای دریافتی در مورد فروش نسیه) تحصیل شود.

9.تطابق هزینه با درآمد (Matching)

فروش کالا دارای دو جنبه است:

  1. جنبه درآمد فروش که نشان دهنده افزایش حقوق صاحبان سرمایه است.
  2. جنبه هزینه که معرف کاهش حقوق صاحبان سرمایه است زیرا کالا از واحد تجاری خارج شده است.

جهت اندازه گیری صحیح اثر خالص این دو جنبه فروش کالا، می بایست هر دو جنبه، در یک دوره مالی شناسایی و ثبت شود، به عبارت دیگر باید درآمدهای یک دوره در مقابل هزینه های ناشی از تحصیل این درآمد قرار گیرد تا نتیجه عملکرد موسسه (سود یا زیان) محاسبه و تعیین شود. این مفهوم را «اصل وضع هزینه های یک دوره از دزآمدهای همان دوره» هم می گویند.

10.ثبات رویه (Consistency)

با توجه به اینکه روشهای مختلف و قابل قبولی برای شناسایی و ثبت فعالیتهای مالی یک موسسه وجود دارد، به منظور قابل مقایسه کردن گزارشهای مالی، باید رویه ای که در یک دوره بکار گرفته شده، در دوره های بعد نیز مورد اجرا گذاشته شود و در صورت تغییر روش، مراتب، گزارش شده و اثرات این تغییر به اطلاع استفاده کنندگان از گزارش برسد.

11.اهمیت (Materiality)

ثبت و گزارش وقایع مالی بر پایه اصول و ضوابطی که منبعث از مفاهیم اساسی حسابداری است، صورت می گیرد. مراعات کلیه اصول و مفاهیم حسابداری در همه موارد، از لحاظ وقت و هزینه مقرون به صرفه نیست. مثلا وقتی که یک موسسه مقدار کمی لوازم التحریر خریداری می کند، از نظر تئوری حسابداری، این لوازم التحریر دارایی موسسه محسوب می شود و به تدریج که مصرف می شود، میزان مصرف شده باید به عنوان هزینه شناسائی و ثبت شود. انجام این روش مستلزم نگهداری حسابهای متعدد و ثبتهای حسابداری قابل توجهی است که هزینه آن در قیاس با منافع کنترلی حاصل از اتخاذ این روش، قابل توجیه نیست.  لذا در عمل، اکثر حسابداران ملزومات اداری خریداری شده را در همان تاریخ خرید به هزینه منظور کرده و به این ترتیب با اغماض از موارد کم اهمیت، روش ساده تری، اگرچه نه کاملا دقیق، را انتخاب می کنند.

دسته بندی مقاله : آموزش حسابداری

نظرات کاربران